اگر تا الان تجربه این را نداشتهاید که با اضافه کردن یک ویدیو یا تغییر چند جمله نرخ تبدیل و درآمد صفحه محصولتان را بین ۵۰ تا ۱۵۰ درصد افزایش بدهید، یعنی هنوز با تکنیک های کپیرایتینگ و آموزش تبلیغ نویسی آشنا نیستید!
پس در این مقاله آموزش تبلیغ نویسی همراه من باشید تا اصول، مبانی و تکنیکهای مهم این علم را به شما آموزش بدهم. در ضمن در میان مقاله از مثالها و نمونه های کپی رایتینگ استفاده میکنم تا بهتر متوجه هر تکنیک شوید.
آموزش مبانی تبلیغ نویسی
اجازه بدهید برخلاف دیگر مقالات سطح وب که صرفا یکسری تکنیک را بدون دستهبندی خاصی به مخاطبان توضیح دادهاند، در این مقاله ابتدا شما را با مبانی بسیار مهم در تبلیغ نویسی آشنا کنم سپس به سراغ تکنیکها بروم.
ببینید، به طور کلی برای آموزش تبلیغ نویسی ۴ بخش اصلی داریم:
- جذب مخاطب
- طرح ادعا
- اثبات ادعا
- ترغیب به انجام عمل
۱- جذب مخاطب
حتی اگر به کمک مهمترین تکنیک های تبلیغ نویسی یک صفحه بسیار جذاب هم ساخته باشید، تا زمانی که برای جذب مخاطب به صفحه فکری نکنید، هیچ بازدهی خاصی حاصل نمیشود. بنابراین در قدم اول تعیین کنید که مخاطب قرار است از چه راهی به این صفحه وارد شود؟
سئو سایت
یکی از راههای جذب مخاطب به صفحه تبلیغ، سئو کردن آن است. در این شرایط حین نوشتن تبلیغ صفحه باید به نکات سئو محتوا شامل تکرار کردن کلمه کلیدی، قرار دادن تصاویر، استفاده از کلمات کلیدی در سرتیترها و… توجه کنید. همینطور باید برای صفحه مورد نظر از داخل و حتی خارج سایت لینکهایی بگیرید تا قدرت آن افزایش پیدا کند.
نکته: برای سئو شدن صفحه باید یک عنوان به شدت جذاب هم برای آن بنویسید.
شبکههای اجتماعی
راهکار رایج دیگر برای جذب مخاطب به صفحه تبلیغ، فعالیت در شبکههای اجتماعی است. مثلا خیلی از برندهای بزرگ ابتدا با انتشار یک پست یا رشته استوری در اینستاگرام، ذهن مخاطبان را آماده کرده و سپس با انتشار لینک در استوری یا قرار دادنش در بیو، آنها را به ورود به صفحه ترغیب میکنند.
علاوه بر این، بعضی برندها هم لینک را در بیو برای مدت طولانی قرار داده و یک متن ترغیبکننده هم در خود بیو برای ترغیب مخاطب به کلیک روی آن مینویسند. مثلا: ((شرکت در دوره آموزشی پولساز x))
لینک داخلی
راهکار دیگر، جذب مخاطب با دادن لینکهای داخلی از دیگر صفحات سایت به صفحه تبلیغ است. این راهکار به ۲ روش اجرا میشود:
روش اول اینکه چندین مقاله مرتبط به موضوع صفحه در سایت منتشر و سئو میشود، سپس در این صفحات لینک صفحه تبلیغ را قرار داده و مخاطبان را با متنهای ترغیبکننده و جذاب به کلیک وامیدارند.
روش دوم هم اینکه لینک صفحه را با یک تصویر گرافیکی در بخشهایی مثل سایدبار یا فوتر (بخش پایینی و کناری) سایت قرار میدهند. همینطور حتی میتوانید لینک صفحه تبلیغ را در منو قرار بدهید. مثلا من در منو سایتم، لینک صفحه دوره وبمستر ثروت ساز و دورههای رایگانم را قرار دادهام.
(راستی در یک فصل از این دوره به آموزش تبلیغ نویسی پرداختهام.)
تبلیغ
اگر به سایتهای پربازدید تبلیغاتی سر بزنید، متوجه میشوید که بسیاری از برندها، تبلیغ محصول خودشان را در این سایتها منتشر کرده و به این ترتیب به صفحات تبلیغشان مخاطب جذب میکنند.
اینکه در نهایت شما کدام روش را برای جذب مخاطب در وبسایت انتخاب کنید، به محصول، منابع مالی و منابع زمانیتان برمیگردد. اما پیشنهاد من در درجه اول سئو کردن صفحه محصول، سپس جذب مخاطب با لینک داخلی از دیگر صفحات سایت و لینک از شبکههای اجتماعی، در نهایت هم با تبلیغات است.
۲- طرح ادعا در کپی رایت نویسی
خب، تا اینجا برای جذب مخاطب در سایت برنامهریزی کردید، اما تصور کنید الان مخاطب به صفحه تبلیغ شما وارد شده. قرار است در ابتدا چه چیزی مشاهده کند؟ بهترین انتخاب، مشکلی است که دارد! یعنی چه؟
در واقع در ابتدا، شما باید ذهن مخاطب را برای خواندن این صفحه با یک سوژه جذاب آماده کنید. این سوژه میتواند یادآوری مشکل بزرگی باشد که بدون محصول شما دارد. مثلا صفحه دوره وبمستر ثروت ساز را مشاهده کنید:
اولین چیزی که در این لندینگ پیج به چشم مخاطب میخورد این جمله است: ((خودمان را گول نزنیم…. با این وضعیت تا ۱۰۰ سال دیگر هم ثروتمند نمیشویم…)) که خب در واقع این جمله در حال یادآوری مشکل اصلی و البته مرتبط به محصول، به مخاطب است. حالا شما میتوانید مشکل مورد نظر را بهشکلهای مختلف دیگری یادآوری کنید.
- مثلا برای صفحه تبلیغ یک پنجره دوجداره: یک ویدیو در مورد صداهای زیادی که از پنجره وارد خانه شده و باعث آزار اهالی منزل است،
- برای یک دوره آموزش اعتماد به نفس: یک تصویر در مورد فردی که مهارت بالایی دارد اما به دلیل اعتماد به نفس، مورد توجه همکاران قرار نگرفته یا اصلا تصویر کسی که به او زورگویی میکنند،
- و…
بعد از یادآوری مشکل، ۲ راه دارید:
- یا اینکه به چند راه حل عادی اشاره کرده و سپس به سراغ محصول خودتان به عنوان راه حل اصلی بروید،
- یا از همان ابتدا خودتان را به عنوان راه حل ارائه کنید.
مثلا در صفحه دوره وبمستر ثروت ساز، یک ویدیو قرار گرفته که بار دیگر مشکل درآمد پایین کسب و کارهای سنتی را به مخاطب معرفی، سپس خود این دوره آموزشی را به عنوان راه حلی برای ورود به دنیای کسب و کارهای آنلاین و فعالیت در آن به مخاطب میشناساند.
نکته: به طور کلی در بخشهای ابتدایی صفحه بهتر است صحبت از دلایلی کنید که مخاطب به خاطرشان باید محصول را بخرد. این دلایل مشکلات فعلی، گذشته و آینده هستند که در شرایط عدم وجود محصول، کاربر با آنها روبرو شده و میشود.
تمایز راه حل شما چیست؟
خب، اینجا با یکی از مهمترین تکنیک های آموزش تبلیغ نویسی آشنا میشویم و آنهم تکنیک ترجمه ویژگی به مزیت است. ببینید، هر محصولی یک ویژگی دارد و یک مزیت. حالا یک فرد عادی در صفحه تبلیغ ویژگیهای محصول را مینویسد و یک متخصص تبلیغ نویسی، به مزیتها اشاره میکند.
در واقع در همین ابتدای صفحه، در همان ویدیو یا اصلا متنی که در حال توضیح راهکار خودتان به مخاطب هستید، باید به او بفهمانید که چرا راهکار من بهتر از بقیه راهکارهاست و خب استفاده از تکنیک ترجمه ویژگی به مزیت بهترین انتخاب است. چطور این کار را بکنیم؟ با توضیح چند نمونه تبلیغ نویسی جواب میدهم:
- ویژگی پنجره دو جداره: عایق بودن در برابر سرما، گرما و صداهای اضافه.
چیزی که بالا خواندید ویژگی خود محصول است. اما مزیت باید چیزی که مخاطب به دست میآورد را توضیح بدهد:
- مزیت پنجره دوجداره: عایق بودن این پنجره باعث میشود در زمستان از شر سرما خلاص شوید و در تابستان نگران گرمای بیرون خانه نباشید. در ادامه: این پنجره اجازه میدهد بدون نگرانی بابت صداهای بیرون از خانه، در منزل به آرامش برسید.
یک مثال دیگر:
- ویژگی تلفن همراه: باتری ۴۵۰۰ میلی آمپر.
- مزیت تلفن همراه: باتری ۴۵۰۰ میلی آمپر این تلفن اجازه میدهد تا ۳ روز بدون نگرانی از شارژ برقی، با آن کار کنید.
در واقع این فرمول ترجمه ویژگی به مزیت است: فلان ویژگی که باعث فلان مزیت میشود.
یعنی شما به عنوان تبلیغ نویس باید ابتدا ویژگی را توضیح داده و سپس بگویید که مخاطب از این ویژگی چه چیزی عایدش میشود؟ پس در آموزش تبلیغ نویسی، هر جا قرار بود به چند ویژگی محصول اشاره کنید، حتما یادتان نرود که ویژگی به تنهایی تاثیرگذار نیست و حتما آن را کنار مزیت بنویسید.
مقصد را تصویرسازی کنید
یکی دیگر از تکنیک های تبلیغ نویسی مهمی که باید در بخش طرح ادعا به آن دقت کنید، تصویرسازی مقصد است. در واقع در میان متن یا ویدیویی که در صفحه قرار میدهید، باید به مخاطب بگویید که در صورت استفاده از راه حل شما، چه آیندهای منتظر اوست؟
مثلا برای یک دوره کسب و کار اینترنتی، میتوانید بعد از نمایش چند آمار در مورد درآمد سایتهای معتبر این حوزه، به او بگویید که تا یکیدو سال آینده هم شما قرار است درآمد حداقل x میلیونی داشته باشید. یا مثلا برای یک دوره اعتماد به نفس از شرایطی بگویید که اعتماد به نفس مخاطب زیاد شده و اجازه نمیدهد هیچ کس حقش را بخورد.
به این ترتیب مخاطب در ذهنش شرایط ایدهآل را تصور کرده و بیشتر از قبل برای واقعی کردن این شرایط، به خرید محصول شما متمایل میشود.
۳- ادعا را اثبات کنید
خب، تا اینجا ما یکسری ادعا داشتیم. مثلا اینکه پنجره دوجداره ما باعث کنترل دما و جلوگیری از ورود صدا به منزل میشود. یا دوره آموزشی ما میتواند درآمدتان را افزایش بدهد و… . اما به نظرتان ادعا کردن به تنهایی کافی است؟ قطعا نه چراکه همه ادعا کردن را بلدند. بنابراین باید در قدم سوم ادعا را اثبات کنید. چطور؟
نظر مخاطبان قبلی
مهمترین راهکار برای اثبات ادعا، نمایش نظر مخاطبان قبلی است! در واقع ما انسانها بیشتر از متن به تصویری از همنوع خودمان اعتماد داریم. با توجه به این موضوع، میتوانید نظرات مخاطبان قبلی را در قالب فیلم یا حتی صوت و متن در صفحه محصول قرار بدهید.
همانطور که من هم در صفحه فرود قدیمی دوره وبمستر ثروت ساز ویدیو مخاطبانی که از دوره رضایت داشتهاند را قرار داده بودم. عملا این ویدیوها به مخاطبان کمک میکند راحتتر به محصول شما اعتماد کنند.
گارانتی بازگشت وجه
در دنیای فروش جمله زیبایی وجود دارد: ((هر معامله برای خریدار و فروشنده ریسک دارد، اما اگر شما به عنوان صاحب محصول حاضر نیستید ریسک را بر عهده بگیرید، چطور میخواهید خریدار ریسک خرید آن را عهدهدار شود؟))
به طور خلاصه این جمله میگوید شما به عنوان فروشنده محصول موظفید گارانتی ۱۰۰ درصد بازگشت وجه برای محصولتان قرار بدهید. به این ترتیب مخاطبان حداقل مطمئن میشوند که شما به کیفیت محصولی که میفروشید اطمینان دارید. اگر دقت کنید امروز اغلب برندهای بزرگ هم برای دورههای آموزشی و دیگر محصولات خودشان گارانتی بازگشت ۱۰۰ درصد وجه قرار دادهاند. حتی برند دیجی کالا هم تمامی محصولاتش را گارانتی کرده.
نکته: طبق تجربه میگویم؛ گارانتی بازگشت وجه باعث افزایش آمار فروش میشود. پس نگران مخاطبان اندکی که بعد از خرید، محصول را پس میدهند، نباشید.
۴- مخاطب را به انجام عمل دعوت کنید
خب، تا اینجا همه چیز به خوبی پیش رفته و اگر تمامی تکنیکهای گفته شده را رعایت کرده باشید، عملا مخاطبان علاقهمند به خرید شدهاند. حالا در مرحله آخر، باید مخاطب را به کلیک روی دکمه خرید (این دکمهها با اسم CTA شناخته میشوند) و پرداخت محصول ترغیب کنید. چطور؟ باز هم ۲ راه دارید:
راهکار اول این است که یک دکمه یا حتی تصویر بزرگ در صفحه قرار داده تا مخاطب برای خرید روی آن کلیک کند. حتی میتوانید تعداد این دکمهها را افزایش هم بدهید تا مخاطبان دائما به فکر خرید بیوفتند.
اما راهکار دوم، ارائه یک پیشنهاد رد نشدنی است. این یعنی با پیشنهادی متفاوت از مخاطب بخواهید محصول را بخرد. مثلا:
- با خرید این دوره آموزشی تا قبل از انتهای این ماه، از ۲۴ درصد تخفیف بهرهمند شوید،
- با خرید پنجره تا پایان این ماه، خدمات نصب رایگان بگیرید،
- با خرید فلان محصول، یک هدیه جانبی هم دریافت کنید،
- و…
با توجه به منابع مالی و شرایطی که دارید، در نهایت تصمیم بگیرید کدام پیشنهاد مناسبتر است. اما به طور کلی پیشنهاد میکنم اگر روش جذب مخاطب به صفحه تبلیغتان از شبکه های اجتماعی یا تبلیغات است، حتما برای مدت کوتاهی یک پیشنهاد خاص مثل تخفیف مناسب، هدیه و… روی محصول بگذارید.
تکنیک های آموزش تبلیغ نویسی
خب، الان میدانید که یک صفحه تبلیغ از چه بخشهایی تشکیل شده و چطور باید آن را بنویسید. اما در ادامه میخواهم شما را با تکنیک های تبلیغ نویسی آشنا کنم. در واقع تکنیکهایی که در موردشان در ادامه صحبت میکنم، چیزهایی هستند که در صورت استفاده، ذهن مخاطب راحتتر قانع به خرید میشود. جایگاه این تکنیکها هم میتواند در هر کدام از ۳ بخش طرح ادعا، اثبات و دعوت به اقدام باشد.
۵- کاربر را خطاب قرار بدهید
یکی از تکنیکهایی که باعث میشود مخاطبان در حین خواندن صفحه تبلیغ شما یا مشاهده ویدیو حس نزدیکی بیشتری با برندتان بکنند، این است که آنها را خطاب قرار بدهید. یعنی دائما در میان صحبتها از کلمه “تو” یا “شما” استفاده کنید. پس به عنوان اولین نکته این موضوع را مورد توجه قرار بدهید.
۶- به “کپی” روی دکمهها دقت کنید
منظور از کپی کلماتی است که روی دکمههای اقدام به عمل (CTA) مینویسید. در حالت عادی خب احتمالا متن روی این دکمهها چیزی مثل “خرید” یا “اضافه کردن به سبد خرید” است.
اما اگر میخواهید مخاطبان را بیشتر از قبل به خرید کردن ترغیب کنید، پیشنهاد میکنم کمی خلاقتر باشید. مثلا روی دکمه خرید در صفحه فروش دوره کسب و کار اینترنتی، بنویسید “شروع راهاندازی کسب و کار اینترنتی” یا مثلا بنویسید “خرید و دریافت سریع فایلها” در واقع چنین کپیهایی ذهن مخاطب را بیشتر به انجام عمل فوری ترغیب میکند.
۷- داستان بگویید
در مورد داستانسرایی در محتوا و دنیای تبلیغات به اندازه یک کتاب حرف برای گفتن دارم! اما به طور خلاصه اگر میخواهید مخاطب را بیشتر از قبل تحت تاثیر قرار بدهید و همینطور اگر میخواهید مخاطبان بیشتری را به مطالعه کل صفحه تبلیغ نویسی ترغیب کنید، از داستانها غافل نشده و در صفحه داستان بگویید. چه داستانی؟
مثلا داستان فردی که تا قبل از این با یک مشکل روبرو بوده و اینکه چه تفاوتهایی در زندگیاش بعد از خرید محصولتان مشاهده کرده؟ داستان یکی از مشتریان، اصلا یک داستان خیالی که اهمیت رفع مشکل با محصول شما را در ذهن مخاطب بزرگتر کند. اگر امکانش را دارید حتی میتوانید از مخاطبانی که قرار است نظرشان را در صفحه محصول قرار بدهید بخواهید به جای گفتن مزایای محصول شما، داستان خودشان را بازگو کنند.
۸- تکرار کنید!
شاید جالب باشد بدانید که تحقیقات در دنیای تبلیغ نویسی ثابت کردهاند اگر مخاطب دائما دکمه خرید را در صفحه شما مشاهده کند، بیشتر به خرید ترغیب میشود.
بنابراین دکمه خرید در صفحات محصول را یا بهشکل چسبان طراحی کنید که با بالا و پایین شدن صفحه، همراه کاربر حرکت کند. یا اینکه آن را در بخشهای مختلف صفحه تکرارش کنید تا مخاطب هر چند ثانیه ۱ بار آن را مشاهده کند.
۹- مخاطب را درگیر اثر تایید اجتماعی کنید
سوشیال پروف (social proof) یا اثر تایید اجتماعی یک کلمه مهم در دنیای روانشناسی است. این کلمه به این موضوع اشاره دارد که کلا ما انسانها وقتی متوجه شویم افراد زیادی قبل از ما یک کار را انجام دادهاند، به انجام آن تمایل بیشتری پیدا میکنیم. با توجه به این، در صفحه محصول باید بهشکلی به مخاطب بفهمانید که قبل از او هم تعداد زیادی این محصول را خریدهاند.
مثلا دیجی کالا برای این موضوع، هم تعداد خریداران محصول را نمایش میدهد و هم نظرات خریداران را. پس شما هم علاوه بر ویدیو مخاطبان، میتوانید تعداد خریداران، نظرات متنی، حتی چیزهای دیگری مثل تعداد نفرات کانال تلگرامی مربوط به خریداران محصول آموزشی و… را در صفحه تبلیغ نشان دهید.
۱۰- کمبود را القا کنید
رابرت سیالدینی در کتاب معروف خودش، تاثیر، میگوید ما انسانها نسبت به کمبود یک چیز حساسیت داریم. این یعنی اگر بفهمیم برای خرید چیزی زمان یا فرصت کمی داریم، بیشتر به خریدش متمایل میشویم. با توجه به این موضوع اگر میتوانید بهشکلی به مخاطبان ثابت کنید که فرصت کمی برای خرید دارند، قطعا این کار را بکنید.
مثلا خیلی از برندها تعداد موجودی محصول در انبار را به مخاطبان نمایش میدهند یا بعضی از برندهای آموزشی، در مورد زمان باقیمانده جهت خرید محصول همراه با تخفیف صحبت کرده و میگویند که مثلا فقط ۱۲ ساعت دیگر باقی مانده.
۱۱- قیمت را توجیه کنید
مخصوصا برای محصولاتی مثل دورههای آموزشی که قیمت مشخصشدهای در بازار ندارند، شما باید حتما از استراتژی توجیه قیمت کمک بگیرید. در غیر اینصورت ممکن است مخاطبان تصور کنند که در حال فروش محصول با قیمت بسیار بالا به آنها هستید. اما چطور این کار را بکنیم؟ با مقایسه!
اجازه بدهید کمی علمیتر صحبت کنم: رابرت سیالدینی در بخشی از کتاب تاثیر از یک تحقیق جذاب صحبت میکند. در این تحقیق افراد در مقابل ۳ سطل آب که یکی سرد، یکی گرم و یکی با دمای متعادل است، مینشینند. حین تحقیق محققان از افراد میخواهند دستشان را در یکی از سطلهای آب سرد یا گرم کرده و بعد از چند ثانیه در سطل وسطی که دمای متعادل دارد، فرو ببرند. نتیجه تحقیق نشان داد افرادی که دستشان ابتدا در سطل سرد بوده، دمای آب سطل وسطی را گرم و کسانی که دستشان ابتدا در سطل گرم بوده، دمای سطل وسطی را سرد گزارش کردهاند.
این موضوع در واقع نشان داده که گزارش و برداشت ما انسانها از هر چیزی به مقایسه آن با یک چیز دیگر برمیگردد! این یعنی وقتی میگوییم فلان محصول گران است، در واقع آن را با یک محصول مشابه مقایسه میکنیم.
حالا اگر بتوانیم خودمان این سوژه مقایسه را دست مخاطب بدهیم، میتوانیم ذهن او را هم کنترل کنیم.
مثلا زمانی که قیمت یک دوره آموزشی (مثلا: اعتماد به نفس) ۵ میلیون تومان، به او میگوییم: این ۵ میلیون تومان در واقع نیمی از درآمدی است که بعد از به دست آوردن اعتماد به نفس، از یک فرصت شغلی خوب کسب میکنید.
یا مثلا میگوییم این ۳۰۰ هزار تومان برابر با قیمت یک وعده غذای عادی است.
۱۲- پیشدستی کنید!
حتی اگر بهترین محصول دنیا را هم بفروشید، در نهایت خیلی از مخاطبان نسبت به خرید آن اعتراضاتی دارند. حالا شما قبل از اینکه مخاطبان در ذهنشان این اعتراضات را مرور کرده و بخواهند به خاطر آنها از خرید محصول بگذرند، پیشدستی کرده، مطرحشان کنید و به آنها جواب بدهید. مثلا:
- چرا قیمت محصول بالاست؟ قیمت با توجه به کیفیت تعیین شده…
- چرا هزینه ارسال دریافت میشود؟ برای راحتی مشتریان، نیمی از هزینه ارسال به عهده شرکت ما و نیم دیگر بر عهده مشتری است…
- چرا…
۱۳- در ارائه اطلاعات کوتاهی نکنید
با اینکه خیلی از افراد علاقهمند به شغل تبلیغ نویسی تصور میکنند حین نوشتن یک صفحه تبلیغ باید تا جای ممکن است متن کوتاهی بنویسند، تجربه ثابت کرده اینطور نیست! مخصوصا در مورد محصولاتی که قیمت بالایی دارند، مخاطبان سعی در کسب اطلاعات بیشتر دارند. بنابراین ممکن است عدم آگاهیشان در مورد یک بخش کوچک از محصول، باعث شود از خرید صرف نظر کنند. مثلا خود من بارها حین خرید دورههای آموزشی به این دلیل که در صفحه در مورد مدتزمان دوره اطلاعات کافی ارائه نشده، از خرید منصرف شدهام.
با توجه به این موضوع حین نوشتن صفحه تبلیغ به چشم یک مخاطب به محصول نگاه کرده و تمامی سوالاتی که در ذهنتان پیرامون آن شکل میگیرد را جواب بدهید. حتی میتوانید از دیگر افراد بخواهید سوالاتی را در مورد محصول ذکر کنند تا لیست سوالاتتان کامل شود.
۱۴- مخاطب را بشناسید
در دنیای محتوا و همینطور تبلیغات، چیزی به اسم پرسونا داریم. پرسونا تصور ذهنی ما از مخاطب احتمالی محتوا یا محصول است. این تصور ذهنی کمک میکند تا جای ممکن مخاطب را شناخته و چیزی بگوییم که به مذاقش خوش بیاید.
مثلا اگر من متوجه شوم مخاطب محصولم نوجوانان ۱۵ تا ۲۰ ساله هستند، ترجیح میدهم بیشتر روی زوایایی از محصول صحبت کنم که باعث برانگیختن احساسات آنها شود. همینطور قیمت را هم به خوبی توجیه میکنم.
یا مثلا اگر متوجه شوم که مخاطبان محصول من افراد ثروتمند هستند، بیشتر روی کیفیت و کارایی محصول صحبت کرده و به نوعی به آنها میفهمانم که این یک خرید هوشمندانه محسوب میشود. عملا هر چه بیشتر مخاطبان را بشناسید، راحتتر آنها را حین تبلیغ نویسی به خرید ترغیب میکنید.
کلام آخر
اگر بخواهم به عنوان کلام آخر هم به یک نکته تبلیغ نویسی اشاره کنم، این پیشنهاد را دارم: قبل از تبلیغ نویسی در مورد هر محصولی، ابتدا زمانی را برای شناخت خود محصول بگذارید. در واقع اگر بخواهم مثال بزنم، شناخت محصول و سپس نوشتن صفحه تبلیغ، مثل تیز کردن تبر قبل از بریدن درخت است.
با توجه به اهمیتی که این شناخت دارد، پیشنهاد میکنم حتما علاوه بر بررسی خود محصول، از صاحب، سازنده، تیم فروش و… هم در مورد مزایا و معایبش سوال کنید.
خب به انتهای مقاله رسیدیم. در این مقاله به آموزش تبلیغ نویسی پرداخته و با بیشتر از ۱۰ تکنیک کپی رایتینگ آشنا شدیم. در آخر اگر نظر و سوالی در مورد مفاهیم مقاله داشتید، در بخش نظرات منتظر شما هستم.
منابع:
- تجربه شخصی
- فصل تبلیغ نویسی در دوره وبمستر ثروت ساز
- copyblogger
- jeffbullas